مدیریت استعدادها و جانشین پروری

مدیریت استعدادها و جانشین پروری | سرالکسن فرگوسن در کتاب رهبری خود بیان می کند وقتی که برای اولین بار وارد منچستر شدم، متوجه شدم که باشگاه در تیم های پایه خود دچار بینظمی‌های زیادی است. برای همین خیلی سریع خود را به مونیخ و باشگاه بایرن رساندم. باشگاهی که به پرورش استعدادهای فوتبالی در آن روزگار مشهور بود. فرگوسن ادامه می دهد که مشاهدات من در بایرن ایده‌های فوق‌العاده‌ای برای ساختن منچستریونایتد دهه 90میلادی به من داد.
تیمی که فرگوسن بعد از گذشت حدودا یک دهه، تیمی جوان، یک دست و مستعد بود و به هر افتخاری که یک تیم می توانست در دنیا دست پید اکند، رسید!
شوربختانه مدیریت استعداد و جانشین‌پروری برای بسیاری از سازمان ها صرفا یک کالای لوکس و حتی برای برخی مدیران بی لیاقت، خطرناک(!) به حساب می‌اید. در حالی که ریشه بسیاری از مشکلات همین سازمان ها دقیقا در همین موضوع نهفته است. مشکلاتی که امروزه تبدیل به گره کور در سازمان شده و نیازمند صرف هزینه‌های هنگفت است، با هزینه‌های بسیار اندک و سرمایه‌گذاری بر روی استعدادها به راحتی هرچه تمام قابل حل می‌باشد. بیراه نیست که ادعا کنیم اصلی ترین تفاوت ذاتی سازمانهای موفق و سازمان های فرسوده دقیقا در دانش مدیران پیشین آنها در امر پرورش استعداد و جانشینان آنها بوده، هست و خواهد بود!