هوش هیجانی چیست؟

اگر بخواهیم در یک جمله کوتاه و خلاصه بگوییم که هوش هیجانی چیست، می توان اینگونه بیان کرد که هوش هیجانی توانایی شناخت و کنترل احساسات و هیجان های خود و دیگران در یک فرد می باشد. به طور حتم تعریف هوش هیجانی در یک جمله کوتاه نمی تواند به خوبی آن را معرفی کند چرا که هوش هیجانی شامل مجموعه ای از مهارت های درون فردی و بیرون فردی می باشد و می توان آن را جزو مهارت های زندگی دسته بندی کرد. هوش هیجانی با نام هوش عاطفی هم شناخته می شود و این اسامی در واقع اشاره به یک نوع هوش دارند.
در مورد هوش هیجانی در سال های اخیر مباحث زیادی مطرح شده که نشان دهنده اهمیت هوش هیجانی می باشد. کاربرد هوش هیجانی در دنیای کسب و کارها هم دارای اهمیت و تنوع بسیار زیادی می باشد. مدیران و صاحبان کسب و کارها اگر دارای هوش هیجانی بالایی باشند، می توانند سازمان یا کسب و کار تحت مدیریتشان را به شکل موفق تری رهبری و هدایت کنند. تحقیقات مختلفی بر روی هوش هیجانی انجام شده که نشان می دهد در سازمان ها و کسب و کارهای مختلف کارکنانی که دارای هوش هیجانی بالاتری هستند در مقایسه با کارکنانی که هوش هیجانی کمتری دارند افراد موفقتری خواهند بود. در این مطلب قصد داریم به هوش هیجانی پرداخته و سپس درباره اهمیت هوش هیجانی و عوامل هوش هیجانی توضیحاتی را خدمت شا ارائه دهیم.
هوش هیجانی چیست؟
جان مایر و پیتر سالووی در دهه 1990 اولین کارشناسانی بودن که به هوش هیجانی یا هوش عاطفی پرداختند. از آن زمان به بعد بحث ها و نظریه های زیادی در مورد هوش هیجانی به وجود آمد. مایر و سالووی اعتقاد داشتند که افراد دارای هوش هیجانی بالا می توانند احساسات خود و اطرافین را کنترل کنند و تفاوت پیامد های مثبت و منفی احساسات را درک کنند. اطلاعات عاطفی کسب شده در نهایت به عنوان راهنمایی برای فکر کردن و اقدامات مورد استفاده قرار می گیرد. هوش هیجانی در نهایت باعث تصمیم گیری و عملکرد بهتر خواهد شد.
افراد زیادی در دوران بعد از مایر و سالووی به هوش هیجانی پرداخته اند. دانیل گلمن یکی از صاحب نظران در زمینه علوم رفتاری است. وی کتابی با عنوان کار کردن به وسیله هوش هیجانی منتشر کرده که بسیار مشهور می باشد. گلمن را می توان اولین نفری دانست که بحث هوش هیجانی را در عرصه سازمان وارد می کند. در دهه 90 میلادی هوش هیجانی به وسیله کارشناسان مطرح شد اما زمان زیادی نگذشت که رهبران کسب و کارها بخش زیادی از مفهوم هوش مصنوعی را به نفع خودشان وارد سازمان ها و کسب و کار ها کردند. دانیل گلمن پنج حوزه اساسی برای هوش هیجانی در نظر می گیرد. خود آگاهی، خود مدیریتی، خود انگیزشی، دیگر آگاهی و دیگر مدیریتی پنج حوزه ای هستند که گلمن برای هوش هیجانی تعریف می کند.
بهره هوشی یا هوش هیجانی
در گذشته اعتقاد بر این بود افرادی که دارای بهره هوشی (IQ) بالاتری هستند شانس بیشتری برای موفقیت خواهند داشت و در محیط کسب و کار به عنوان یک مدیر یا یک کارمند برای مجموعه به شکل مفید تری عمل خواهند کرد. در واقع در دوران قبل از مطرح شدن هوش هیجانی به نوعی مهترین عامل برای رسیدن به موفقیت بهره هوشی بالا بود. اما با شناخت هوش هیجانی و تحقیقاتی که در مورد کارکرد مغز و دلایل رفتار ها انجام گرفت مشخص شد که در کنار بهره هوشی لازم است که به هوش هیجانی (EQ) هم توجه زیادی شود.
کاربرد هوش هیجانی در بهبود کیفیت زندگی شخصی و کاری افراد بسیار زیاد است. در حال حاضر بسیاری از سازمان ها و کسب و کارها در زمان استخدام کارکنان به میزان هوش هیجانی ان ها دقت زیادی کرده و به نوعی هوش هیجانی افراد در استخدام یا عدم استخدامشان تاثیر مستقیمی دارد.
کاربرد هوش هیجانی در محیط کار
در قسمت قبل به این موضوع پرداختیم که در کنار بهره هوشی کارکنان یک کسب و کار یا سازمان برای رسیدن به موفقیت نیازمند هوش هیجانی بالا نیز می باشند. حال به شما دلیل اهمیت هوش هیجانی را در محیط کسب و کار ها خواهیم گفت. افرادی که دارای هوش هیجانی بالایی هستند قادرند که در محیط کار انعطاف پذیر بوده و در زمان کوتاهی با تغییرات هماهنگ شوند. همچنین این افراد بهتر می توانند در قالب یک تیم و گروه کار کنند. اگر در محیط کار فردی دارای بهره هوشی قابل قبول و مدارک تحصیلی مورد نیاز باشد اما هوش هیجانی کمی داشته باشد نمی تواند موفقیت زیادی را برای خودش و مجموعه به دست بیاورد.
افراد دارای هوش هیجانی پایین چه خصوصیاتی دارند؟
با توجه به تعریف هوش هیجانی یکی از نشانه های افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند این است که احساسات دیگران را به خوبی درک می کنند. در نقطه مقابل افرادی که هوش عاطفی کمی دارند نمی توانند احساسات اطرافیان، همکاران و حتی خانواده خود را به خوبی درک کنند. این افراد معمولا از شنیدن نظرات دیگران فرار کرد و در بسیاری از موارد زمانی که اشتباهی را مرتکب می شوند دیگران را مقصر آن اشتباه می دانند. افراد دارای هوش هیجانی پایین این توانایی را ندارند که با موقعیت های هیجانی به خوبی رو به رو شوند و هر لحظه ممکن است با انفجار احساسات مواجه شوند. افرادی که هوش هیجانی پایینی دارند به طور معمول نمی توانند روابط دوستانهی خوب و محکمی با دیگران داشته باشند.
این موارد تنها تعداد محدودی از خصوصیات افرادی بود که هوش هیجانی کمی دارند. مواردی که به آن ها اشاره کردیم می تواند اهمیت هوش هیجانی را در زندگی شخصی و کاری افراد نشان دهد.
چند نشانه افرادی که دارای هوش هیجانی بالا هستند
افرادی که داری هوش هیجانی بالایی هستند خصوصیاتی دارند که آن ها را از افراد دارای هوش هیجانی پایین متمایز می کند. این افراد زمانی که در حق دیگران بخششی را انجام می دهند توقعی از طرف مقابل ندارند و از بخشش خود لذت درونی می برند در نتیجه می توانند روابط محکمی را برای خود ایجاد کنند. این افراد زمانی که اشتباهی را انجام می دهند مسئولیت آن را قبول کرده اما در آینده خود را با آن اشتباه یکی نمی دانند.
افراد دارای هوش هیجانی بالا کینه توز نیستند. این افراد برای رسیدن به اهدافشان تلاش کرده ولی خود را به دلیل نبودن در موقعیت آرمانی سرزنش نمی کنند. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند همواره مثبت اندیش بوده و به نیمه پر لیوان نگاه می کنند و اجازه نخواهند داد که افکار افراد منفی باف بر روی آن ها تاثیر بگذارد. کاربرد هوش هیجانی برای مدیران بسیار زیاد است چرا که مدیرانی با هوش هیجانی بالا می توانند احساسات و عواطف کارکنان دیگر را درک و کنترل کرده و با این توانایی به پیشرفت سازمان و کسب و کار کمک کنند.
چگونه هوش هیجانی خود را افزایش دهیم؟
اهمیت خوش هیجانی و البته کاربرد هوش هیجانی در محیط کسب و کار باعث شده که کارشناسان زیادی به دنبال راهکارهایی برای تقویت هوش هیجانی باشند. تحقیقات زیادی در این زمینه انجام شده و کتاب های مختلفی هم در مورد هوش هیجانی منتشر شده است. خوشبختانه مهارت ها و عوامل هوش هیجانی را در هر زمانی می توان یاد گرفت. البته یادگیری مهارت های هوش هیجانی به تنهایی کافی نخواهد بود و برای موفقیت لازم است که استفاده از این مهارت ها را تمرین کنید. مهارت های زیادی برای ارتقاء هوش هیجانی وجود دارد که در ادامه به برخی از آن ها خواهیم پرداخت.
ارتباط چشمی برقرار کنید
یکی از عوامل هوش هیجانی بالا درک احساسات دیگران و توانایی برقراری رابطه با آن ها می باشد. ارتباط چشمی می تواند به شما کمک کند که احساسات دیگران را به شکل بهتری درک کنید. در بسیاری از اوقات افراد با چشم هایشان حرف می زنند. و شما با برقراری ارتباط چشمی با دیگران به شکل بهتری احساسات آن ها را درک خواهید کرد.
قدرت نه گفتن و نه شنیدن را داشته باشید
افرادی که دارای هوش هیجانی بالایی هستند در مواقع مورد نیاز از قدرت نه گفتن خود به خوبی استفاده می کنند. زمانی که درخواستی از شما می شود و می دانید که قبول کردن آن در خواست برای شما مشکلاتی را به همراه خواهد داشت باید بتوانید به خوبی از نه گفتن استفاده کنید. همچنین زمانی که از دیگران درخواستی می کنید از قبل باید احتمال جواب منفی و نه شنیدن را در نظر گرفته باشید.
استفاده از مکث
یکی از دلایل اهمیت هوش مصنوعی توانایی کنترل عواطف و احساسات می باشد که در زمان تعریف هوش هیجانی به آن اشاره کردیم. تمرین مکث کردن می تواند به شکل قابل توجهی در کنترل احساسات و همچنین تقویت هوش هیجانی تاثیر گذار باشد. سعی کنید قبل از هر سخنی که می خواهید بگویید و هر عملی که می خواهید انجام دهید به اندازه یک دم و بازدم مکث کنید. مکث کردن باعث خواهد شد که تاثیر احساسات لحظه ای بر روی رفتارتان را تا حد قابل توجهی کنترل کنید. البته انجام این کار در زمان های پر استرس کار سختی به نظر می آید اما شما می توانید با تمرین مداوم استفاده صحیح از مکث کردن را فرا بگیرید.
نظر دیگران را بپرسید
زمانی که در موقعیت های عاطفی و هیجانی قرا می گیرید به یکی از دوستانتان بگویید که واکنش عاطفی و جسمی شما را در آن شرایط توصیف کند. مطمئناً تصور شما از خودتان با آنچه دوستتان در شما می بیند دارای تفاوت است. نظر خواهی از دیگران در موقعیت های عاطفی و هیجانی باعث خواهد شد تا بتوانید احساسات خود را بهتر بشناسید.
بازخورد های منفی را بپذیرید
زمانی که با یک انتقاد یا باز خورد منفی در زندگی شخصی یا کاری مواجه می شوید به احتمال بسیار زیادی احساسات منفی به سراغ شما خواهد آمد. در این شرایط دو راه در مقابل شما قرار دارد. راه اول این است که اجازه دهید تا احساسات و هیجانات شما را کنترل کند و راه دوم اینکه شما این احساسات را کنترل کرده و رفتار مناسبی را در مقابل انتقادات وارده از خود نشان دهید. قبول کردن انتقادات هم از آن دسته توانایی هایی می باشد که با تمرین کردن می توانید به آن برسید. یکی از تمریناتی که می توانید انجام داده تا ظرفیتتان در مقابل انتقادات را افزایش دهید این است که از خودتان انتقاد کنید. یک کاربرد هوش هیجانی همین افزایش انتقاد پذیری می باشد. زمانی که شما انتقاد پذیر باشید، می توانید روابط بهتری با دیگران برقرار کرده و همچنین از انتقاد ها برای پیشرفت و اصلاح کارهایتان استفاده کنید.
تقویت روابط اجتماعی
تلاش کنید روابط اجتماعی گسترده تری داشته باشید چرا که روابط اجتماعی گسترده تر تاثیر مستقیم بر روی هوش هیجانی شما خواهد داشت. سعی کنید در جمع هایی که هستید به رفتار ها و احساسات دیگران دقت کنید. تا جایی که برایتان ممکن است سفر بروید. سفر رفتن شما را در موقعیت های جدیدی قرار داده و همچنین می تواند روابط اجتماعی جدیدی را برای شما به وجود بیاورد.
زمانی که در جمعی حظور دارید از صحبت کردن برای جمع فرار نکنید. اگر در ابتدا صحبت کردن در جمع برایتان دشوار است می توانید از جمع های صمیمی کوچک شروع کنید. یک اهمیت هوش هیجانی این است که به شما این توانایی را می دهد که در هنگام صحبت در جمع احساسات و رفتار خودرا کنترل کنید.
به صورت گروهی کار کنید
یکی از دلایل اهمیت هوش هیجانی توانایی کار به صورت گروهی می باشد. برای رسیدن به موفقیت در یک سازمان یا کسب و کار توانایی کار گروهی بسیار مهم و حیاتی می باشد. زمانی که کار را به صورت گروهی انجام می دهید شانس موفقیت شما تا حد زیادی افزایش پیدا خواهد کرد و علاوه بر این با توجه به گسترش روابط با کارکنان دیگر و شناخت بهتر احساسات و عواطف آن ها هوش هیجانی شما تقویت خواهد شد.
انعطاف پذیر باشید
یکی از تمریناتی که برای افزایش هوش هیجانی می توانید مورد استفاده قرار بدهید تمرین کردن برای سازگاری با تغییرات می باشد. زمانی که با تغییرات مواجه می شوید به طور حتم شرایط و موقعیت های عاطفی و هیجانی جدیدی در مقابل شما قرار خواهد گرفت. برای تقویت هوش هیجانی باید سعی کنید برای موقعیت های جدید تمهیداتی را در نظر گرفته و در زمان مناسب از آن ها استفاده کنید.
دیدگاهتان را بنویسید