رهبری در سازمان ها
رهبری سازمانی چیست؟
سازمان ها برای پیشرفت و اثربخشی به یک رهبر کاردان، قوی و مقتدر نیاز دارند. رهبری، همانطور که میدانید صفتی است که هم درونی و ذاتی است و هم میشود آن را کسب نمود. رهبری سازمانی هم با روانشناسی و هم با تاکتیک ها سر و کار دارد. قبل از اینکه ادامه این مقاله از تام آکادمی را بخوانید، پیشنهاد می کنیم که دوره منابع انسانی تام آکادمی را حتماً ببینید.
رهبری سازمان بر پیشرفت تواناییهای رهبری که در سازمانها مرتبط هستند، تأکید میکند. این به معنای پتانسیل وظرفیت افراد در روبرو شدن با شرایط دشوار صنعت است و هنوز هم در آن دوران رشد و توسعه خواهد داشت. این ویژگی رهبران را به شکل واضح شناسایی میکند و از مدیران متفاوت میسازد.
رهبر می بایست توانایی کنترل کردن یک سازمان و گروه و تیم را دارا باشد. یک رهبر سازمانی مناسب، نباید تلاش کند که بر دیگران سلطه پیدا کند. او باید افراد زیر دست و اعضای سازمان را به درستی راهنمایی کند، آنها را هدایت نموده تا به اهداف سازمانی برسند و بایستی که مسئولیتپذیرباشند.
یک رهبر ایده آل باید باید خوشبین و امیدوار باشد. رهبر باید همدل و همراه باشد و نیاز اعضای گروه را بفهمد. یک رهبر سازمانی باید دیگران را به شکل جداگانه هدایت نماید و اقدامات گروه را مدیریت کند.
رهبری سازمانی همه ی فرآیندها و نتایج و برنامه ریزی هایی را که امکان دارد منجر به توسعه و پیشرفت آن سازمان شود را در برمی گیرد.
به صورت کلی میشود گفت که یک رهبر در ابتدا باید خویش را رهبری کند، در این صورت میتواند دیگران را به درستی رهبری کند. او باید از جنبه های شخصی و حرفهای متعهد و مسئولیتپذیر باشد.
از لغات “رهبر” و “رهبری” گاهی اوقات به اشتباه برای توصیف کسانی که کار مدیریت انجام می دهند استفاده میشود. این مدیران ممکن است دارای مهارت بالایی باشند، درشغل خود تبحر ویژه ای داشته و برای سازمانشان ارزشمند باشند، اما اینها، آنها را به مدیران بسیار خوبی تبدیل میکنند و نه به یک رهبر. بنابراین، در استفاده از این اصطلاحات مراقب باشید و اینطور فکر نکنید که افرادی که به عنوان “رهبر” در عناوین کسب و کار خود، افرادی که خودشان را “رهبر” میدانند و یا گروههایی به نام “تیمهای رهبری”، در حال ایجاد و تغییر و تحول هستند.
با عبارت «رهبری سازمانی» تعارف مختلفی به ذهن انسان خطورمی کند. رهبران سازمانی به دیگران را یاری می دهند تا اقدامات درست را انجام دهند. آنها به اقدامات سازمان جهت می دهند و دور نمای الهام بخشی را تشکیل می دهند. رهبری سازمانی تعیین نقشه و برنامه ریزی برای رسیدن به هدف است و پویا، الهام بخش و هیجان بخش است.
با وجود این که رهبر مسیر و جهت حرکت سازمان را تعیین میکند، باید ازساز و کار های مدیریتی برای پیشبرد افراد به مقصد، استفاده کنند.
یک رهبر سازمانی اثرگزار کسی است که موارد زیر را انجام دهد:
یک چشم انداز الهام بخش از آینده ایجاد کند.
انگیزه دادن و تحرک بخشیدن به افراد برای درگیر شدن با چشمانداز مورد نظر
مدیریت نمودن انتقال چشماندازمورد انتظار سازمان
تشکیل یک تیم و گروه و هدایت صحیح آن برای رسیدن به اهداف
رهبر مهارتها و استعداد های لازم را برای انجام این اقدامات را جمع آوری کرده است. با جزئیات به هریک از این موارد خواهیم پرداخت:
1.ایجاد یک چشمانداز از آینده سازمان:
در کسب و کار، چشمانداز تصویری منطقی، قانع کننده و مهیج است از هدفی که قصد دارید در آینده به آن برسید. چشمانداز جهت را فراهم میکند، ضروریات را معین میکند و یک نشانگر ارائه میدهد، در این صورت شما میتوانید بگویید به اهداف مورد نظر دست پیدا کرده اید یا خیر.
آنها در مورد چگونگی پیشرفت و توسعه سازمان خود و رفتارهای رقیبان خود فکر میکنند. آنها بررسی میکنند که چطور میتوانند نوآوری کنند و کسب و کار و استراتژیهای خود را برای موفقیت در بازارهای آینده شکل دهند.
بنابراین، رهبر سازمان فعال است و مسائل را حل و فصل میکند و نگاه رو به جلو و آینده نگرانه به مسائل دارد ، و تنها به آنچه که هست اکتفا نمیکند. رهبران هنگامی که چشماندازهای مورد نظر خود را توسعه دادند، باید آنها را قانع کننده نشان دهند. یک چشماندازقانع کننده و واقع بینانه چیزی است که همه قادر باشند آن را ببینند، احساس و درک و لمس کنند و سپس از آن استقبال کنند. زمانی که چشمانداز مورد نظر رهبران توسط دیگران درک شود، آنها تصویری واضح از آنچه قرار است تحقق یابد ارائه میدهند. آنها داستانهای را بیان میکنند، و چشماندازهایشان را به شکلی توضیح میدهند که همگان قادر باشند آن را درک و احساس کرده و با آنها ارتباط برقرار کنند.
2:ایجاد انگیزه و الهام بخشیدن به کارمندان
یک چشماندازمناسب و خوب، پایه و اساس رهبری موثر را ایجاد میکند. اما ایجاد کردن انگیزه در کارمندان وظیفه رهبرسازمان است که به کارمندان کمک میکند تا چشمانداز مورد نظر را ارائه دهند. به عنوان مثال، زمانی که شما یک برنامه جدید را آغاز میکنید، به احتمال زیاد برای آن شور و ذوق بسیاری خواهید داشت، بنابراین در ابتدا پشتیبانی از برنامه اغلب آسان و راحت است. با این وجود، پیدا کردن راه هایی برای الهام بخشیدن به چشمانداز خود پس از کم رنگ شدن شوق وشور اولیه سخت است، به ویژه اگر سازمان احتیاج به تغییرات زیادی درشکل انجام کارها داشته باشد. رهبران این مسئله را شناسایی میکنند و در طول برنامه بسیار سعی میکنند تا چشمانداز خود را با نیازها و اهداف فردی کارمندان مطابقت دهند.
رهبران سازمانی موثر دو انتظار مختلف را با هم مرتبط میکنند:
انتظار اینکه یک کار سخت و دشوار نتایج خوبی به دنبال دارد.
انتظار اینکه نتایج خوب به پاداش یا انگیزه های هیجان انگیز منجر میشود
آنچه در این زمینه مفید و مهم است برخوردار بودن رهبران سازمان از قدرت تخصص داشتن است. کارمندان این رهبرانی را که دارای تخصص هستند را مورد تحسین قرار می دهند و به آنها ایمان و باور دارند زیرا این رهبران در کارهایی که انجام میدهند تبحر و مهارت خاصی دارند. آنها دارای اعتبار هستند و این حق را دارند که از کارمندان بخواهند که به صحبت های آنها گوش دهند و آنها را دنبال و حمایت کنند. تخصص داشتن، ایجاد انگیزه در اعضای تیم، الهام بخشیدن به کارمندان را برای رهبران سازمان راحت میکند. رهبران میتوانند با اقتدار و جذابیت، و از طریق دیگرمنابع قدرت ، مانند پرداخت پاداش یا تعیین کردن تکلیف برای اعضا، برای افراد ایجاد انگیزه کنند و بر آنها تاثیر بگذارند. با این حال، رهبران موثر برای ایجاد انگیزه در دیگران، خیلی به این مدل از منابع قدرت مطمئن نیستند.
3: توانایی مدیریت ارائه چشم انداز
این حوزه وظایف رهبر سازمان است که به مدیریت ارتباط دارد. رهبران باید مطمئن باشد که عملکرد مورد نیاز برای ارائه چشمانداز به شکل صحیحی توسط خودشان، یا یک مدیر یا تیم مسئولیت پذیر که رهبر این مسئولیت را به آنها داده است، مدیریت میشود و باید مطمئن شود که چشمانداز آنها با موفقیت ارائه میشود. برای این کار اعضای سازمان به اهدافی نیاز دارند که با چشماندازکلی سازمان ارتباط داشته باشد.
4: مربیگری و ایجاد گروه برای رسیدن به چشمانداز مورد نظر
رشد فردی و سازمانی فعالیتهای با اهمییتی است که توسط رهبران سازمانی تاثیر گزار انجام میشود. برای پیشرفت یک تیم، رهبران اول باید پویایی سازمان را درک کنند. چند مدل مختلف مشهورمانند رویکرد بلبین، و تئوری فرم دهی، تنش، هنجار سازی و اجرا بروس تاکمن این مسئله را توضیح می دهد.
سپس یک رهبر مطمئن میشود که اعضای سازمان از مهارت ها و استعداد های لازم برای انجام مسئولیت ها و رسیدن به چشمانداز برخوردار هستند. آنها این کار را با بازخورد دادن و بازخورد گرفتن مرتب و منظم و با آموزش و مدیریت برای پیشرفت عملکرد فردی و گروهی انجام میدهند. رهبری همچنین شامل جستجوی استعداد رهبری در دیگر افراد نیز است. با توسعه مهارتهای رهبری درگروه خود، فضایی را ایجاد میکنید که در مدت طولانی به موفقیت و پیشرفت ادامه میدهد. و این معیار واقعی ودرستی برای رهبری موثر سازمان است.
بعضی از مهارتهای رهبری سازمان عبارتند از:
درک هدف یک سازمان، در راستای همراه شدن با نقاط قوت خود
ایجاد یک برنامه منظم در راستای رسیدن به اهداف سازمان
اجرای اهداف و برنامه ها و مسئول نگه داشتن اعضای سازمان برای رسیدن ب اهداف مشخص شده در یک جدول زمانی تعیین شده و در راستای برنامه ریزی منظم سازمان
پیشبینی چالشها و مشکلات احتمالی در راه رسیدن به اهداف
مطرح کردن ایده های نو برای رویارویی با این چالشها
انعطاف پذیری موثر در برابر تغییر شرایط
حفظ آرامش در زمان بروز چالش ها و مشکلات
برقراری ارتباط موثربا اعضای سازمان
الهام بخشیدن به اعضای گروه برای انجام کاربه بهترین شکل و سعی درحرکت در جهت یک هدف واحد
اهمیت رهبری در سازمان
امروزه دنیای تجارت، به خاطر تغییر فرهنگ و احتیاج به وجود انعطاف پذیری بیشتر در محیط کاری و شیوه های انجام کار کاملاً با گذشته فرق کرده است. امروزه، کسب و کارها در در طیف عظیم و متفاوتی از محیط ها انجام میشود که توسط تکنولوژی های پیشرفته و ابزارهای همکاری اجتماعی حمایت میشود.
کسانی که آموزش رهبری سازمانی دیدهاند، شانس بسیار بیشتری برای موفقیت به عنوان رهبرسازمان را دارند. این افراد قادر هستند در جریان تمام پیشرفتها قرار بگیرند و به روز باشند، در حالی که همزمان بر کارمندانی که ازمحیط های مختلف با یکدیگرتعامل دارند نظارت میکنند.
اهمیت رهبر سازمانی برای تعالی و پیشرفت سازمان
امروزه سازمانها از ثبات زیادی برخوردار نیستند چون با تغییر زیاد در بازار، مشتریان و تکنولوژی روبرو هستند. این نیاز به پذیرش، اتخاذ و اجرای تغییرات در مدل کسب و کار با توجه به تغییر فرایند، فنآوری، تقاضاهای مشتری و نیازهای آینده شکل میگیرد.
بهعلاوه، مشاغل مهم و اصلی این سازمانها امروزه مدام درمعرض تهدید تازه واردانی هستند که الگوی تجاری نو و متفاوتی دارند؛ پس سازمان نمیتواند به رهبری یک فردی یا گروه کوچک برای پاسخ دادن به این چالش وابسته باشد. بلکه رهبری یکی عملکرد کلی است. برخی افراد عقیده دارند که رهبری و مدیریت سازمانی دو مقوله جدا از هم هستند.
این در حالی است که رهبری سازمان یک فعالیت اساسی مدیریت بوده که به افزایش کارایی و رسیدن به اهداف سازمانی کمک میکند. درتعریف جدید رهبری سازمانی آمده است که سازمانها باید از، مهارتها، انرژی، استعداد و انگیزه کل اعضای سازمان برای رسیدن به موفقیت استفاده کنند.
شیوه های مختلف رهبری سازمانی
اینکه شما ذاتا یک رهبرمتولد شده باشید، یا اینکه یک فرصت مدیریتی مناسب، شما را به یک رهبر تبدیل کرده باشد، خواه یک مبتکرشجاع باشید، یا کسی که به سادگی جایگاه خود را به دست میآورد، خواه یک متفکر هوشمند کارآفرین باشید یا یک کارمند سازمانی، شیوه رهبری سازمانی شما تأثیرکاملا واضح و مستقیمی بر موفقیت سازمانی شما خواهد گذاشت.
شیوه های مختلفی برای رهبری سازمانی وجود دارد که تقریبا با هرمدل تیپ شخصیتی و هر نوع سازمانی هماهنگی دارد. در ادامه به طور خلاصه به آنها خواهیم پرداخت:
شیوه ی تحول گرا
رهبر تحول آفرین، شخصی است که با تغییر و تحول درافکار، روش ها و فرهنگ موجود، سازمان را به سمت پیشبرد اهداف حرکت میدهد. رهبری سازمانی تحول گرا از طریق به دنبال روش هایی برای کسب بهترین عملکرد و استعداد از هر یک از اعضای سازمان است
برای اینکه یک رهبر تحول آفرین باشد لازم است که که شجاعت داشته باشد. کسی که شیوه های قدیمی انجام کارها را به نفع برنامه های بهترو کارآمدتر به چالش بکشد قابل تحسین است.
خصوصیات ویژه رهبری سازمانی تحول گرا:
خلاقانه
همدلانه
انگیزشی
شیوه دموکراتیک
با این شیوه رهبری، در حالی که سلسله مراتب سازمانی هنوزهم وجود دارند، نفوذ، قدرت و توانایی کمک به تصمیمگیریها امکان دارد به شکل وسیعی در بین طبقات و ادارات توزیع شود.که این
به این معنی است که رهبر کاملا به درستی میداند که چه موقع باید عمل کند، چه موقع باید مجوز بدهد، چطورقادر است دیگران را درگیر اهداف و برنامه ها کند و چطور پتانسیل های اعضای سازمان را بهتر شناسایی و ترکیب کند.
خصوصیات برتر رهبری سازمانی دموکراتیک:
درگیری فعالانه در چالش ها
پشتیبان اعضا بودن
پاسخگوی اعضا بودن
سبک رهبری خود کامه و دیکتاتوری
یک رهبر مستبد و دیکتاتور دارای اقتدار منفرد و شخصی در یک سازمان است. در این شیوه رهبری، تمام تصمیمات اصلی و اساسی از یک شخصیت برتر و اصل کاری عبور میکنند. اغلب اعضای این سازمان در آن به سلسله مراتبی پاسخگو هستند که که منجر به این نوع شیوه رهبری میشود.
درباره تام آکادمی
موسسه تام آكادمی که زير نظر گروه آموزشی پژوهشی تام فعاليت میکند، فعالیت اصلی خود را در قالب یک شعار محوری، یعنی دسترسی سريع و آسان و بدون واسطه به محتواي آموزشی، مشاورهای و پژوهشی در همه حوزهها تعریف نموده است.
نوشته های بیشتر از تام آکادمی
دیدگاهتان را بنویسید